-
حضرت زینب س
پنجشنبه 21 مهر 1401 07:08
اگر چه عالمی را از غم عشقت خبر کردم ز خاک کربلا بی تو به صد ماتم گذر کردم تنت بر روی خاک و سر به روی نیزه ها میرفت پس از این در وفا نیت به ترک جان و سر کردم به یاد لعل خشکت تا دم مردن حسین جانم به هر جا پا نهادم خاک را با اشک ، تر کردم نبودی تا ببینی سنگباران تن من را شکستم لیک خاک شام را زیر و زبر کردم به هر عضوم...
-
متفرقه
پنجشنبه 21 مهر 1401 07:07
غمت باشد اگر چون درد بی درمان خریدارم تو را چون آفتاب و چشمه ی باران خریدارم بیا ای صبح آرامش که محتاج توام ، در دل.. اگر برپا کنی آشوب و صد طوفان خریدارم تو آن سرِّ خفیِّ آرزو هستی و میدانی شدی در سینه ام پیدا و در پنهان خریدارم چه فرقی میکند؟ در سر نمد یا تاج داری تو به هر حالت تو را با نیت سلطان خریدارم نیازم اَخم...
-
حضرت زینب س
پنجشنبه 21 مهر 1401 07:07
سلام ای با مقام و رتبه ی زن آشنا زینب سلام ای عفت و صبر و وفا را محتوا زینب سلام ای خورده نان از سفره ی ایمان پیغمبر سلام ای قبله ی ایمان کل انبیا زینب سلام ای زینت نام علیِ عالیِ اعلا سلام ای افتخار حضرت خیرالنسا زینب سلام ای زینبیون را پناه روز وانفسا سلام ای بر غمت هر پاکزادی مبتلا زینب نباشد گر چه نامت در حدیث عشق...
-
امام حسین ع
پنجشنبه 21 مهر 1401 07:06
کاش در صبح دهم نبض زمان می ایستاد یا ز حرکت پیش از اینها کاروان می ایستاد آب وقتی سهم دریا نیست باران هیچ ، کاش از سرِ سرچشمه ها آب روان می ایستاد مشکل این قوم اگر تنها علی بود ، اکبرش در عبا ، پهلو شکسته ، همچنان می ایستاد حرمله دلسنگ بود ای کاش یا تیر سه پر یا زمان واپسین قلب کمان می ایستاد کاش آن وقتی که زهرا بر سر...
-
متفرقه
پنجشنبه 21 مهر 1401 07:05
تا که زد از بسترم ساز جدایی ماهتاب پس گرفتم دل ز چشم شوخ شیرین کار خواب سر به سجده بردم و بعد از سلامی گفتمش آسمان روشن شده صبحت بخیر ای آفتاب داریوش جعفری ۱۷/۱۱/۱۴۰۰
-
متفرقه
پنجشنبه 21 مهر 1401 07:04
چه فرقی میکند شه یا شبان یا پاسبان باشی چه فرقی میکند پیری خمیده یا جوان باشی چه فرقی میکند خورشید باشی یا به یک گوشه درخت کهنه و پیری به حکم سایبان باشی چه فرقی میکند یک سنگریزه کوه یا چاله اگر مشکل میان کار و بار این و آن باشی مهیا کن بنای دستگیری را در این دنیا خدا میبیند این را چه عیان و چه نهان باشی به ساحل...
-
حضرت زهرا س
پنجشنبه 21 مهر 1401 07:03
تمام پیکرم درد است از جا گر نمیخیزم ز پا افتادم و دانم که از بستر نمیخیزم علی جان عفو کن شرمنده ام مولای غمگینم خجالت میکشم گر پیش پایت بر نمیخیزم داریوش جعفری
-
حضرت ام کلثوم
پنجشنبه 21 مهر 1401 07:02
جان جهان و جان زینب ام کلثوم پرورده دامان زینب ام کلثوم عطر وجودش شمه ای از یاس چون داشت شد روح و هم ریحان زینب ام کلثوم درس وفا آموخت چون از خواهر خود مانده است بر پیمان زینب ام کلثوم منزل به منزل از مدینه تا به کوفه میشد بلا گردان زینب ام کلثوم هر جا که حرف از تیغ بود و زخم و آتش میشد فقط گریان زینب ام کلثوم از...
-
حضرت زینب س
پنجشنبه 21 مهر 1401 07:01
در داغ او باید ز خون جوهر درآورد اندازه ی خاک زمین دفتر درآورد هفتاد و دو داغ و بلا را دید اما پرچم برای یاری خواهر درآورد با چشم خود دیده است دختر بچه ها را دیده است خصم از دستشان زیور درآورد از تشنگی حرفی نزد اما سکوتش اشک از دو چشم مست آب آور درآورد قنداقه را چون دید در دست برادر آه از دل و از دیده اش گوهر درآورد...
-
امام زمان
پنجشنبه 21 مهر 1401 07:00
عمریست دور از چشمه ایم و تشنه کامیم عمریست در سودای یک عنوان و نامیم عمریست عالم در خسوف محض مانده عمریست حیران رخ ماه صیامیم تا او نیاید قدر معنایی ندارد بی او همیشه در تب و دردی مدامیم لبریز دردیم و بشر آشفته حال است در انتظار نسخه ای از التیامیم گرمی ندارد بی حضورش خاک یعنی هر چند میسوزیم اما جسم خامیم بشکن قرق را...
-
امام زمان عج
پنجشنبه 7 بهمن 1400 22:13
صبح را هر چند میلی سوی شام تار نیست لطف ها کرده است بر ما جای هیچ انکار نیست این متاعی را که بر دامان ما انداخته آنچنان دارد بها که سهم هر بازار نیست ذرّه ایم و گر نگاهی از کرم بر ما کند معجز عیسی نمودن بهر ما دشوار نیست آنچنان لبریز عطر اوست عالم ، فی المثل چون هوا دارد حضور و در نظر انگار نیست آفتابا سر برآر از پشت...
-
امیرالمومنین ع
پنجشنبه 7 بهمن 1400 22:12
حرف میرانم در اینجا از مقام آفتاب نه غلط گفتم فقط گویم ز نام آفتاب خوش سعادت بردم از این شعر خام آفتاب هر کسی آقاست قطعا شد غلام آفتاب ای به قربان مقامات و مرام آفتاب برگ میروید به پاس احترام روی او گل شکوفا میشود با شوق عطر و بوی او شهد شیرین میشود از حسن خلق و خوی او چرخ میگردد به اذن و قدرت بازوی او پس جهان بر...
-
مادر
پنجشنبه 7 بهمن 1400 22:11
آزادترین سرو جهانم با تو محتاج کسی نیست دلم الّا تو اسباب سعادت است دستت مادر من دست تو را به دست گیرم ؟ یا تو داریوش جعفری
-
حضرت زهرا س
پنجشنبه 7 بهمن 1400 22:11
هر دل که بیمار است دلداری ندارد یا مثل ما چون فاطمه یاری ندارد هر کس ندارد فاطمه ، در هر دو عالم دارم یقین رونق به بازاری ندارد دولتسرای فاطمه تا هست بر پا نوکر نگاهی سوی درباری ندارد بخشید اطعام خودش را بر فقیری هر چند نانی وقت افطاری ندارد ام ابیها گشتنش یعنی در عالم احمد به غیر از او پرستاری ندارد پشت علی گرم است...
-
حضرت ام البنین س
پنجشنبه 7 بهمن 1400 22:10
عجب توفیق بالایی که رتبه اینچنین داری تو بعد از فاطمه رنگ حیا روی جبین داری به شان و رتبه آنجایی که عالم آرزو دارد تو از جنس طهارت چند آقا همنشین داری برای درک حال کودکان فاطمه در خانه ی مولا به حسّی مادرانه کنیه ی ام البنین داری تمام مادران باشند اگر یک حلقه در پاکی تو بعد از فاطمه این حلقه را حکم نگین داری نه تنها...
-
حضرت ام البنین س
پنجشنبه 7 بهمن 1400 22:10
گر چه با زهرای مرضیه برابر نیستی یا به شان و مرتبت همسنگ کوثر نیستی در میان خانه ی عرشیِ زهرا و علی جایگاه مادری داری و کمتر نیستی باغبان گشتی به گلهای یتیم فاطمه عفو کن روزی اگر گفتم که مادر نیستی چون به قربانگاه کاری شد به گلهای تو تیغ بی پسر ماندی و فهمیدم که هاجر نیستی خوب شد چشم عزیزت را ندیدی خورد تیر خوب شد...
-
امام حسین ع
پنجشنبه 7 بهمن 1400 22:09
بردیم ما هر جا که نام اطهرت را خوردیم بیش از پیش نان محضرت را این دستهای بی کسی سوی کسی نیست از ما نگیری دامن آب آورت را قفل دهان ما گشود از آن زمان که خواندیم مادر نام پاک مادرت را هر جا که حرف از بوسه آمد گریه کردیم چون مادرت می دید از تو...حنجرت را خنجر به روی جای بوسه کارگر نیست می دید کندند از سرِ پیکر سرت را می...
-
امام حسین ع
پنجشنبه 7 بهمن 1400 22:09
در سینه داغ داریم این داغ مختصر نیست شور و نوای ما را در هیچ سر گذر نیست دل را دخیل بستیم بر تار زلف ماهی جز تارهای زلفش جای دگر خبر نیست آب از دو دیده دادیم بر زخم تشنه کامی تسکین زخم او جز این دیده های تر نیست ای ماه خفته بر خاک ای شاه غرق در خون هر چند هم برانی ما را ز تو حذر نیست چون بی علاج بودند حلق تو را دریدند...
-
امام حسین ع
پنجشنبه 7 بهمن 1400 22:08
آزاد ، آنکس که گرفتار حسین است آباد ، آن قلبی که بیمار حسین است زهرا خریدارش بود در روز محشر هر دل در این دنیا خریدار حسین است دستش نمیماند تهی اصلا کسی که دستش به دامان علمدار حسین است آتش گلستان شد به ابراهیم ، آتش در اختیار دست سردار حسین است شاید غلط باشد ولی یوسف پس از ما مثل کلاف غم به بازار حسین است موسی مدد...
-
حضرت علی اصغر ع
پنجشنبه 7 بهمن 1400 22:08
به پشت خیمه ها در پیچ و تابم گلم شد مایهء رنج و عذابم خجل از روی من عباس و من هم خجل از صورت طفل ربابم داریوش جعفری
-
حضرت زهرا س
پنجشنبه 7 بهمن 1400 22:07
هر کس که در دنیا گرفتارت نباشد یا معتبر از جنس بازارت نباشد بی شک نمی یابد بهایی در دو دنیا گر خاک راه و سر به دیوارت نباشد گویند در محشر تمام کار با توست ای وای گر با من سر و کارت نباشد دستِ تهی گفتند میماند کسی که دستش به دامان علمدارت نباشد آه ای نگاهت نور قلب و دیده، مادر بی نور گردد دیده گر زارت نباشد دردت به...
-
حضرت زهرا س
پنجشنبه 7 بهمن 1400 22:06
یک روز بین کوچه یک بار گریه گریه کردم هر بار کوچه دیدم هی زار گریه کردم یک بار پشت این در مادر برای یاری آمد ولی نود شب با یار گریه کردم گل ، میخ ، آتش و در حرفی نمانده دیگر با ساقه ، برگ ، حتی با خار گریه کردم دیدم لگد به در خورد مادر ز پی به دیوار با آتش در و با دیوار گریه کردم زخمی به سینه دیدم یک شهر کینه دیدم از...
-
حضرت زهرا س
پنجشنبه 7 بهمن 1400 22:06
الا مادر شکسته پرّ و بالم تو رفتی از غمت من در ملالم نبودم تا سپر گردم برایت حلالم کن حلالم کن حلالم غمت در کنج قلبم بی حسابه به یاد زخم سینه ات دل کبابه سرِ سجاده ات بابا نشسته فقط میگه علی خونه ات خرابه دو چشمت باز کن تابی بگیرم بخوان لالا مگر خوابی بگیرم عطش دارم ، در این شبها بگو من کسی کو تا از او آبی بگیرم دلم...
-
حضرت زهرا س
پنجشنبه 7 بهمن 1400 22:05
شب جمعه است و حرم حالت محشر دارد باز عباس رسیده است علم بردارد گر چه زهرا همه ی عمر فقط گفت حسین امشبی را شه دین روضه ی مادر دارد داریوش جعفری
-
امام حسین ع
پنجشنبه 7 بهمن 1400 22:05
در غمت قلب زمین و آسمان خونین شده است انس تنها نه که چشم قدسیان خونین شده است تشنگی تاب و توانت برد لبها خشک شد چشم دریا همچنان آتشفشان خونین شده است سر برآر ای یادگار کوثر و شیر خدا چشم یاران ، دست و پای روبهان خونین شده است خنجر شمر و سراپای سنان از پیکرت از سرت حتی سراپای سنان خونین شده است بس که روی خارها رفتند...
-
امام حسین ع
پنجشنبه 7 بهمن 1400 22:04
یوسف ارض و سمائی و خریدار منم در پی ات دست تهی بر سر بازار منم چارهء خلقی و از طایفه ای نیک سرشت عبد آلوده به عصیان و گنهکار منم سایه ای جز شجر طیبه ات نیست که نیست خاک پای تو و خار سر دیوار منم با سر انگشت نشان تو بها یافته خلق لیک انگشت نما در همه انظار منم بدم اما شدم انگشت نما در غم تو آتشم زین غم و رسوای غم یار...
-
متفرقه
پنجشنبه 7 بهمن 1400 22:04
صد بار گریه کردم صد بار سجده کردم هر صبح تا غروب و افطار سجده کردم بسیار نذر کردم بسیار عهد بستم در پای عهد و پیمان بسیار سجده کردم خوابی نشد نصیبم . در حسرت جمالت شب تا سحر همه عمر بیدار سجده کردم یک عمر شعر گفتم یک عمر دل سرودم یک عمر گریه اما ، این بار سجده کردم وقتی ترا شنفتم وقتی که شعر گفتم طوری ز پا فتادم انگار...
-
حضرت زهرا س
پنجشنبه 7 بهمن 1400 22:03
دختر است و کوثر است و همسر است و مادر است فاطمه ، ریحانه ، مرضیه ، شفیع محشر است دستهایش در دعا خالی نمیماند ولی از ردِ دستی رخ این یاس چون نیلوفر است نور پیش از آدم است و جلوه اش باغ بهشت وای من انسیه الحورا میان بستر است این که از پیراهنش آلاله میریزد زمین رونق باغ رسالت دختر پیغمبر است با دعای فاطمه این شهر حالش...
-
متفرقه
پنجشنبه 7 بهمن 1400 22:02
از تو میگویم تمام حرفهایم را غزل مینویسم در تمنای تو این شبها غزل نیستم شاعر ولی گاهی به یاد حسن تو میکشم حال دل خونین خود را با غزل در میان دفترم هر بیت نقش روی توست هر چه میخواهم بگویم از تو؟ یا تنها غزل؟ نثرهای خاطرم هر چند کامل حسن بود نظم در جایی نمیگیرد دلم ، اما غزل_ _بی سر و سامانی ام را شهرهء یک شهر کرد بی...
-
متفرقه
پنجشنبه 7 بهمن 1400 22:02
اگر که داغ پیشانی نشانی از مسلمانیست یقین دارم به پیشانی ما از بهر دین جا نیست و اگر دین مهربانی و خلوص و عاشقی باشد اساس عشق ما را هیچ جای بحث و حاشا نیست چه ایمانی که دلها هر یکی در گوشه ای تنها ولی خالی زمانی مسجد و دیر و کلیسا نیست مسلمان است هر کس با خدایش الفتی دارد مسلمانی به ریش و ردّ مهر و داغ و اینها نیست...