اشعار داریوش جعفری

اشعار داریوش جعفری

اشعار مذهبی
اشعار داریوش جعفری

اشعار داریوش جعفری

اشعار مذهبی

حضرت زینب س کوفه

راهمان افتاد بر شام بلا کاری بکن

باز شد دروازه های ناسزا کاری بکن


پیکرم زخمی شده ،  اما فدای پیکرت

می‌کُشد زخم زبان ، ای سر جدا کاری بکن


سنگها میبارد از دیوار و در اما حسین

بر نگاه شامیان بی حیا کاری بکن


سایه من را مدینه هیچ همسایه ندید

حال گشتم سایبان بچه ها کاری بکن


بی وفایی رسم ما هرگز نبوده ای عزیز

بهر تسکین غمم ای با وفا کاری بکن


آشنایی نیست اینجا غیر سنگ و کعب نی

مرحم دردم بیا ، ای آشنا کاری بکن


خارجی خواندند ما را جان تو یک مشت مست

ای زلال کوثر و آل عبا کاری بکن


پشت پرده همسران شامیان ، من مانده ام

بین این نامحرمان ، خون خدا کاری بکن


چوب و لعل پاره و نامحرم و ناموس دین

غیرت الله حرم مشکل گشا کاری بکن

داریوش جعفری 

۲۵/۵/۱۴۰۲

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.