اشعار داریوش جعفری

اشعار داریوش جعفری

اشعار مذهبی
اشعار داریوش جعفری

اشعار داریوش جعفری

اشعار مذهبی

امام عسکری ع

ای که بر کعبه نشد تا که بیافتد گذرت

قائم آل نبی طوف کند گرد سرت


گوشهء حجرهء تنگی و به خود میپیچی

می‌دهی جان و سرت هست به پای پسرت


جگرت سوخته از زهر و تنت میلرزد

نیست مرهم که نشیند به دل شعله ورت


گریه بر روضهء تو روزی اجداد من است

گریه بر روضهء تو گریه برای پدرت


سوختی از شرر زهر و دم آخر تو

آمده روضهء جانسوز حسن در نظرت


گوشهء حجرهء خود خفتی و گفتم با اشک

شکر در پشت سرت نیست کسی دربدرت


نگرفته است کسی جا به سر سینهء تو

نبریده است کس انگشت نبرده سپرت


دست و پا میزنی و آب به دستت دادند

قاتلت دست نیانداخته بر موی سرت 


گر چه از زهر شرربار جگر پاره شدی

پسرت هست ولی نیست سنان دور و برت

۲/۷/۱۴۰۲

داریوش جعفری

#امام_عسکری

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.