اشعار داریوش جعفری

اشعار داریوش جعفری

اشعار مذهبی
اشعار داریوش جعفری

اشعار داریوش جعفری

اشعار مذهبی

حضرت رقیه س

پرستو وار بابا جان به هر جا لانه میکردم

بپا بزم فراق و ماتم جانانه میکردم


چهل منزل پریشان کو به کو پشت سرت بودم

به هر جا نیزه ات میرفت آنجا خانه میکردم


پدر جان چند جایی که سرت روی زمین افتاد

به گرد شمع رویت طوف چون پروانه میکردم


عمویم بود اگر بر دوش او تا ماه میرفتم

اگر بودی پدر ، کی خانه در ویرانه میکردم


اگر قاصد خبر می داد می آیی به دیدارم

 پدر بزم ملاقات تو را شاهانه میکردم


نمی‌دانستم ای دور از بدن ویرانه می آیی

وگرنه سوخته موی سرم را شانه میکردم


تمام قامتم خم گشته چشمم هم نمی‌بیند

وگرنه آب می آوردم و بهر لبت پیمانه میکردم


توانم نیست تا گیرم سرت را بین آغوشم

و اِلّا بوسه از لعل تو بر شکرانه میکردم


(اگر چه تشنه ای اما لبت انگار نم دارد

دهانت چند تا دندان پدر انگار کم دارد)

داریوش جعفری 

۲۶/۵/۱۴۰۲

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.