اشعار داریوش جعفری

اشعار داریوش جعفری

اشعار مذهبی
اشعار داریوش جعفری

اشعار داریوش جعفری

اشعار مذهبی

حضرت ام البنین س

گر چه با زهرای مرضیه برابر نیستی

یا به شان و مرتبت همسنگ کوثر نیستی


در میان خانه ی عرشیِ زهرا و علی

جایگاه مادری داری و کمتر نیستی


باغبان گشتی به گلهای یتیم فاطمه

عفو کن روزی اگر گفتم که مادر نیستی


چون به قربانگاه کاری شد به گلهای تو تیغ

بی پسر ماندی و فهمیدم که هاجر نیستی


خوب شد چشم عزیزت را ندیدی خورد تیر 

خوب شد شاهد به جنگ تیغ و حنجر نیستی 


خوب شد لب را ، تلظی را ، ندیدی کربلا 

لااقل شرمنده از لبهای اصغر نیستی 


ای سرافکنده به پیش چشم گریان رباب

پس چرا گریان عباس دلاور نیستی


خوب شد جا ماندی و ماندی مدینه در فراق

خوب شد در پیش چشم هیز لشکر نیستی


فاطمه ، سر ، تیغ ، حنجر ، سنگ ، پیکر ، آب ، آه

خوب شد اینجا کنار جسم بی سر نیستی


داریوش جعفری

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.