اشعار داریوش جعفری

اشعار داریوش جعفری

اشعار مذهبی
اشعار داریوش جعفری

اشعار داریوش جعفری

اشعار مذهبی

حضرت ام البنین س

عجب توفیق بالایی که رتبه اینچنین داری

تو بعد از فاطمه رنگ حیا روی جبین داری


به شان و رتبه آنجایی که عالم آرزو دارد

تو از جنس طهارت چند آقا همنشین داری


برای درک حال کودکان فاطمه در خانه ی مولا

به حسّی مادرانه کنیه ی ام البنین داری


تمام مادران باشند اگر یک حلقه در پاکی

تو بعد از فاطمه این حلقه را حکم نگین داری


نه تنها باغبان باغ زهرا و علی گشتی

که بر خاک در این خانه ایمان و یقین داری


صدف گشتی برای گوهر پاک وفاداری

و از جنس وفا در بطن خود دُرَّ ثمین داری


ز بس بالا بلندی در رسایت فاش میگویم

یقینا شیوه ی پیغمبران راستین داری


عجب شوری و حالاتی عجب شان و کمالاتی

 به این اوصاف از بالا یقینا آفرین داری


تو خواندی کسوت خود را کنیز دختر زهرا

ولی عنوان همسر بر امیرالمومنین داری


نه تنها همسر حیدر که تو در کسوت مادر

به دستت ظرف آبی نزد شاه بی قرین داری


به هنگام پریشانی آدم روز وانفسا

مقام همنشینی با رسول آخرین داری


ندارد رونقی بازار یوسف پیش چشم تو

که خود زیباتر از یوسف شهیدی بر زمین داری


میان دستهای پر توان طفل خود بانو

برای اهل معنا رشته ی حبل المتین داری


نبودی هاجر اما چار اسماعیل قربانی

برای قتلگاه کربلا در آستین داری


میان دستهای فاطمه بهر شفاعت تو

ید عباس خود در حالت قطع الیمین داری


کنار اینهمه رافت که بر ابرار حق داری 

به جان جمله ی اغیار قهری آتشین داری


تویی ام الشهید ام الادب ام الوفا یعنی

به شان مادرانه جایگاه بهترین داری


چه داغی بر دلت دادند با خنجر که ای مادر

پر از اشکی و غم تا لحظه های واپسین داری


بسوزد نسل آن دستی که زد بر فرق عباست

چه حسرت های جانسوز از عمود آهنین داری


دمادم درد باریدی ز داغ روز عاشورا

دمادم اشک خجلت از لب طفل حزین داری


به هر حالت به یاد کربلا بزم عزا داری

تمام عمر روضه مثل زین العابدین داری


یکی پایین گودال و یکی در علقمه ای وای

میان سینه ات هم داغ آن هم داغ این داری


لب خشک و دل سوزان قد خم دیده ی گریان

تو از ارث علی و آل او تنها همین داری


داریوش جعفری 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.