هر کس که در دنیا گرفتارت نباشد
یا معتبر از جنس بازارت نباشد
بی شک نمی یابد بهایی در دو دنیا
گر خاک راه و سر به دیوارت نباشد
گویند در محشر تمام کار با توست
ای وای گر با من سر و کارت نباشد
دستِ تهی گفتند میماند کسی که
دستش به دامان علمدارت نباشد
آه ای نگاهت نور قلب و دیده، مادر
بی نور گردد دیده گر زارت نباشد
دردت به جانم نوشتر از مرحم غیر
خون میشود دل گر که بیمارت نباشد
سر تا به پا دردم به یاد زخم سینه
خونین دلم گر دیده خونبارت نباشد
سخت است خاک غم نگهدار تو باشد
اما که مولایت نگهدارت نباشد
داریوش جعفری