اشعار داریوش جعفری

اشعار داریوش جعفری

اشعار مذهبی
اشعار داریوش جعفری

اشعار داریوش جعفری

اشعار مذهبی

حضرت زهرا س

یک روز بین کوچه یک بار گریه گریه کردم

هر بار کوچه دیدم هی زار گریه کردم


یک بار پشت این در مادر برای یاری

آمد ولی نود شب با یار گریه کردم


گل ، میخ ، آتش و در حرفی نمانده دیگر

با ساقه ، برگ ، حتی با خار گریه کردم


دیدم لگد به در خورد مادر ز پی به دیوار

با آتش  در و با دیوار گریه کردم


زخمی به سینه دیدم  یک شهر کینه دیدم

از زخم سینه اش با مسمار گریه کردم


دفن شبانه دیدم چون مادرم خمیدم

با حیدرِ صبور و کرار گریه کردم


شام وداع مادر با زینب از سفر گفت

وقتی رسید حرف از بازار گریه کردم


داریوش جعفری 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.