اشعار داریوش جعفری

اشعار داریوش جعفری

اشعار مذهبی
اشعار داریوش جعفری

اشعار داریوش جعفری

اشعار مذهبی

حضرت زهرا س

هر دل که بیمار است دلداری ندارد

یا مثل ما چون فاطمه یاری ندارد


هر کس ندارد فاطمه ، در هر دو عالم

دارم یقین رونق به بازاری ندارد


دولتسرای فاطمه تا هست بر پا

نوکر نگاهی سوی درباری ندارد


بخشید اطعام خودش را بر فقیری

هر چند نانی وقت افطاری ندارد


ام ابیها گشتنش یعنی در عالم

احمد به غیر از او پرستاری ندارد


پشت علی گرم است بر زهرا که حتی

یک لحظه هم چشمی به سرداری ندارد


این قسمت از تاریخ از زهرا نوشته است

این قسمت از تاریخ تکراری ندارد


وقت غریبیِ علی در پشت در ماند

یعنی علی جز من هواداری ندارد


در پشت در جای محبانش پرش سوخت

پس آتش دوزخ به ما کاری ندارد


تا عرش برد از دین علم ، پهلو شکسته

اما حسین او علمداری ندارد


داریوش جعفری

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.