از دیاری مینویسم که از جهانی بهتر است
خاک آن اقلیم ز آب زندگانی بهتر است
یک نشانی دارم از جنت در این خاک بلا
از تو میپرسم کجا از این نشانی بهتر است؟
کربلا خاک زمین نه ، قبله ی عرشیِ ماست
گوشه ی شش گوشه از رکن یمانی بهتر است
لذت آوارگی و نوکری در آن حرم
از امیری و دو صد خوش خانمانی بهتر است
میکنم سودا غمش را با تمام عیش ها
غم در این میزان ز عیش جاودانی بهتر است
کاش میمردم در آن وادی به معیار حسین
مردنی اینگونه از صد زندگانی بهتر است
چون خدا گفته است کل من علیها فان ، من
گر دهم جان در دیار یار جانی بهتر است
۲۷/۸/۱۴۰۱