اشعار داریوش جعفری

اشعار داریوش جعفری

اشعار مذهبی
اشعار داریوش جعفری

اشعار داریوش جعفری

اشعار مذهبی

زیر علمت امن ترین جای جهان است

کنج حرمت قبلهء دل کهف امان است



سودای تو ما را به جنون برده ، نظر کن

حال دل دیوانه ز رخساره عیان است



با ما سخن از نهر عسل گفت ، ندانست

در صحن تو صد باغ جنان در جریان است



با مهر تو در زمرهء اشراف جهانیم

بس گوهر نایاب از این دیده روان است 



چندیست گذشته است و ندیدیم حریمت

بر جمع محبان تو این امر زیان است



هر کس که نشان خواست ز درگاه تو گفتیم

آنجا نه زمین است و نه بالاست ، جنان است



عبد تو به امید برات آمده ، رحمی

نوکر نرود کرببلا دل نگران است


داریوش جعفری

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.