اشعار داریوش جعفری

اشعار داریوش جعفری

اشعار مذهبی
اشعار داریوش جعفری

اشعار داریوش جعفری

اشعار مذهبی

داریوش جعفری

نیمه شب چون به برم بستر خواب آوردند 

نامه ی رنج مرا بهر حساب آوردند


همه ی آنچه نمودم به عیان و به خفا

از کجا بود ندانم به شتاب آوردند 


آنچه از کرده ی خود هیچ حسابش کردم

یک به یک جمع زدند و به حساب آوردند


مو شکافانه ورق خورد همه دفتر عمر

کودکی پیری و هم عهد شباب آوردند


هر جفایی که شد از دست و سر و چشم و زبان

سرِ میزان عمل بهر عذاب آوردند


همه ی اشک غم و نوحه که کردم یکجا 

ز شفاعات حسینی به ثواب آوردند 


جرم من را همه بر آل علی بخشیدند

نامه ی زندگی ام را به صواب آوردند


هر یکی قطره ی اشکی که فرو ریخت ز چشم

همگی باده شد و جام شراب آورند


زانکه در تشنگی ام یاد نمودم ز حسین

جامها برده و ششماهه و آب آوردند


#داریوش_جعفری

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.