اشعار داریوش جعفری

اشعار داریوش جعفری

اشعار مذهبی
اشعار داریوش جعفری

اشعار داریوش جعفری

اشعار مذهبی

دست در دست قلم نقش زدم بسم الله 

بابی انت و امی یا ابا عبدالله

سایلم آمده ام بر سر کویت اى شاه 

بابی انت وامی یا اباعبدالله

همه دم ذکر قنوت من دلخون با آه

بابی انت وامی یااباعبدالله 

بفدای تو و سقای حرم حضرت ماه

بابی انت وامی یا اباعبدالله 

حرّم وآمده ام سوی تو با روی سیاه

بابی انت وامی یااباعبدالله 

گفت با دیدهءتر پیر زن مانده به راه

بابی انت وامی یااباعبدالله

جان زهرا گهرم کن تو به یک نیم نگاه 

بابی انت وامی یااباعبدالله 

اشک چشمان ترم نذر تو و این درگاه 

بابی انت وامی یااباعبدالله 

سینهء سرخ رساندم سر کویت به گواه 

بابی انت وامی یااباعبدالله 

روز محشر تو بدادم رسی انشاالله 

بابی انت وامی یااباعبدالله 

داریوش جعفری 

28/6/94

نظرات 1 + ارسال نظر
شاگرد ناخلف یکشنبه 29 شهریور 1394 ساعت 00:31

طلاست اوستا، محرم خوندمش

لطف دارید

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.