اشعار داریوش جعفری

اشعار داریوش جعفری

اشعار مذهبی
اشعار داریوش جعفری

اشعار داریوش جعفری

اشعار مذهبی

باز گریانم و سوزانم و لبریز نوا

باز دلتنگ هوای خوش شبهای حرم 

همهء داروندارم همه سرمایهء من  

جملگی نذر تو و صحبت سودای حرم 

کاش میشد که شبی زائر شش گوشه شوم 

پربگیرم برسم خدمت بابای حرم 

تشنه لب جان بسپارم وسطِ روضه واشک 

یاد لبهای علی اکبر لیلای حرم 

چه کنم دست خودم نیست ترا مجنونم 

شده صحرای سرم گنبد زیبای حرم 

کار من نیست به جز گریه به پای غم تو 

و نشستن به عزای تو و سقای حرم 

چون نگنجد به غزل وصف تو و فهم حقیر 

شده ام شاعر درمانده به رویای حرم 

داریوش جعفری

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.