اشعار داریوش جعفری

اشعار داریوش جعفری

اشعار مذهبی
اشعار داریوش جعفری

اشعار داریوش جعفری

اشعار مذهبی

شاهکار غزلم از تو پدیدار شده

 دلِ خفتیده ام از نام تو بیدار شده 

هوسِ هر چه خطا از سرِ من میگذرد

 بینِ من با عملش یادِ تو دیوار شده

خوب دانستم از اول که من و نامِ بدم 

از برای دل تو باعث آزار شده 

(فاش میگویم واز گفته ی خود دلشادم) 

هر که بَرْ دارِ تو شد یک شبه سردار شده 

آنکه شد معتکف کوی تو ای قبله ی عشق 

از دَمَت نزد خدا محرم اسرار شده

نه فقط من شده ام بسته به زلفت... پدرم 

از ازل بر پدرِ خاک گرفتار شده

 روضه خواندم زِ عطش بعدِ دعابهرِ فرج 

به تب افتاد تنِ مادر و بیمار شده

 کاش میشد که بیایی وبخوانی آقا 

 از همان سینه که زخم از دمِ مسمار شده   

د جعفری

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.