اشعار داریوش جعفری

اشعار داریوش جعفری

اشعار مذهبی
اشعار داریوش جعفری

اشعار داریوش جعفری

اشعار مذهبی

علی ای همای رحمت توکه آیت خدایی 

کند این قلم به دستم ز دم تو دلربایی 

زدم این قلم به صفحه ز دلم به وصف نامت 

که کند صفای نامت ز دلم گره گشایی 

همه موسم تفرج به چمن روند و صحرا 

توبخوان که آیم آندم سرِ کوی تو گدایی 

دل اگر خداشناسی همه در رخ علی بین 

که اگرجزاین نمایی ز خدای خود جدایی

 به جز از تو در دو عالم چه کسی ز بهرِ یارش

 به یکی اشاره سازد همه ایلِ خود فدایی

 وچه کس ابوالعجایب به جهان علم نموده 

که سرِ به نیزه خوانَد سخنانِ کبریایی

 همه شب کنم تمنا که نگار رخ نماید

 که مگر ز چهرهء او تو دوباره رخ نمایی

داریوش جعفری

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.