-
رمصان و امام حسین ع
دوشنبه 10 شهریور 1399 18:29
(روضه) دارم من و افطار لبم نان حسین رزق ماه رمضانم همه احسان حسین پیش از افطار شنیدم پدرم تشنه که بود زیر لب گفت فدای لب عطشان حسین مادرم اشک فشان آب به کامم میریخت تا که من هم بشوم بی سر و سامان حسین این شنیدم به جنان خنده کنان پای نهد هر کسی گریه کند بر تن عریان حسین جان اگر هست به تن هدیهء جانیست که داد همهء هستی...
-
امام حسن ع
دوشنبه 10 شهریور 1399 18:26
امشب بر آن شدم که ز تو گفتگو کنم آب هزار میکده را در سبو کنم باید ز واژه ها طلب آبرو کنم آندم نگاه لطف تو را آرزو کنم ای اولین کریم ز اولاد فاطمه شاد از توایم شاخهء شمشاد فاطمه در نیمه های ماه خدا ماه ما شدی دل بردی از ملائکه بس دلربا شدی بعد از علی به خلق جهان مقتدا شدی یکجا محسنات همه انبیا شدی عیسی ، کلیم ، نوحِ...
-
امیرالمومنین ع
دوشنبه 10 شهریور 1399 18:24
ای تیغ علاج رنج و دردم بودی پایان زمان غصه و غم بودی هر چند شکافتی سرم را امشب بر درد فراق یار مرحم بودی #داریوش_جعفری
-
امیرالمومنین ع
دوشنبه 10 شهریور 1399 18:24
رها از رنج هجران و غم دنیا شدم زهرا سرم بشکست و غرق خون ز سر تا پا شدم زهرا میان سجده ام وا شد گره از کار و بارِ من نبودی تا ببینی از فراغت ، تا شدم زهرا اگر چه بوده ام روزی یگانه فاتح خیبر پر از آه و غم و نجوای یا زهرا شدم زهرا یتیمان را شریک غصه و سختی منم ، حالا دلیل گریه های عترت طاها شدم زهرا حسین و مجتبی را یک...
-
عید و امام زمان عج
دوشنبه 10 شهریور 1399 18:23
#بداهه #عیدتون_مبارک ماه اگر بالا بگیرد شب منور میشود مهر چون بالا نشیند تیرگی سر میشود دست بر دامان او بستیم با این وَهم که دست گلچین هم به فصل گل معطر میشود سالها دور از رخش ماندیم با رویای وصل سالها هر شب سراب گونه ها تر میشود گرد راهش گر که خیزد تا به دیوار دلم از غبارش جنس خاکم بی گمان زر میشود عاشق هجران کشیده...
-
دلتنگ کربلا
دوشنبه 10 شهریور 1399 18:22
نظری کن که برای تو دلم تنگ شده سینه تنگ و به هوای تو دلم تنگ شده سائلم آمده ام کیسهء اشکم پر کن بینوایم به نوای تو دلم تنگ شده سینه خشک است و صدا خسته ، نفس میگیرد به حسینیه و چای تو دلم تنگ شده درد و درمان من از توست خدا میداند که طبیبم ، به دوای تو دلم تنگ شده بستم احرام ز سعی ام به صفایی برسم تو صفایی به صفای تو...
-
امام حسین ع
دوشنبه 10 شهریور 1399 18:21
مریض عشق تو هستم دوا نمیخواهم دخیل دامنم اما شفا نمیخواهم همین که کشته عشق توام مرا کافیست تو اعتبار منی خون بها نمیخواهم گزیده ام ز جهان بارگاه لطف شما ز بارگاه کرم جز بلا نمیخواهم بلای جان منی مبتلا منم اما دل از بلای تو یک دم جدا نمیخواهم بریده ام ز خلائق رسیده ام به شما قریب کوی توام آشنا نمیخواهم اگر که هر دو...
-
امام حسین ع
دوشنبه 10 شهریور 1399 18:21
چون غم عشق تو در سینه ی ما بنشیند فارغ از عیش جهان دل به بلا بنشیند جز سرِ کوی توام منزل و مآوایی نیست مپسند اینکه گدا از تو جدا بنشیند آن که در دام تو افتاد کجا برخیزد؟ آن که از چشم تو افتاد کجا بنشیند آتش عشق تو سوزاند همه جانِ مرا این جگر سوخته کی از تو رها بنشیند جز هوای تو هوای دگرم نیست حسین مرغ دل بر سرِ بامت...
-
ازدواج امیرالمومنین ع و حصرت زهرا
دوشنبه 10 شهریور 1399 18:20
ما علی را گر چه با دین پیمبر دیده ایم جایگاهش را کنار حیِّ اکبر دیده ایم عقل گفتا شمس عالمتاب اما عشق گفت ما تمام عرش را از او منوّر دیده ایم هر کسی میدید شاءنش را به قدر همتش گفت کوته بین علی را بین بستر دیده ایم آن یکی میگفت طبق صحبت شخص نبی رتبه اش ساقی کنار حوض کوثر دیده ایم این یکی میگفت پیری کیسه بر دوش است او...
-
عهد کوفی
دوشنبه 10 شهریور 1399 18:19
یک وعده نماز عهد بر پا کردند یک وعده تمام عهد حاشا کردند یک وعده ز خون قاصد خون خدا پیمان به سر حسین امضا کردند داریوش جعفری
-
امام زمان عج عید قربان
دوشنبه 10 شهریور 1399 18:18
عاشقان در انتظار وصل جانان مانده اند تشنگان در آرزوی ابر و باران مانده اند بی سر و سامان در این دنیا خراب افتاده ایم همچو ما بسیار مردم دل پریشان مانده اند ظلمت محض است اینجا ای رخت ماه تمام در هوای ماه رویت بیقراران مانده اند مردگانیم ای مسیح آخرین اعجاز کن مُردگان یک دم که نه یک عمر بی جان مانده اند آخر ای ساحل شناس...
-
مدح امیرالمومنین ع
دوشنبه 10 شهریور 1399 18:17
جمعیم گرد هم که جهان را خبر کنیم با یک نگاه خاک زمین را گهر کنیم با او مِسِ وجود جهان مثل زر کنیم جان را به عشق شاه ولا معتبر کنیم ما در نماز قبلهء رخسار حیدریم مجنون عوالم و خودِ لیلاست مرتضی خاکی ترین مدرس بالاست مرتضی حیدر محمد و خودِ زهراست مرتضی یوسف ترین عزیز دو دنیاست مرتضی ما یک کلاف پوچ به بازار حیدریم ذراتِ...
-
امام حسین ع
دوشنبه 10 شهریور 1399 18:17
گر چه از یاد تو یک دریای غم برداشتیم با نوای کاروان دیدیم کم برداشتیم عزتی داریم اگر از لطف و احسان شماست آبرو هم زین تبار محترم برداشتیم ای مزارت قبله گاه عرشیان ، مهر نماز افتخاری شد که ما از این حرم برداشتیم ما نمک خوردیم اما قدر آن نشناختیم از کرامت عفو کردی ، باز هم برداشتیم شهر را آذین به بیرق های ماتم کرده ایم...
-
مدح امیرالمومنین ع
دوشنبه 10 شهریور 1399 18:17
آزادم صید آزادم دلم افتاده در دام علی مست گشتم چون زدم لب بر لب جام علی چون کبوتر پر زدم بالا و پست چرخ را نیست آسایش به غیر از گوشهء بام علی شهد شیرین ولایت چون به کامم خانه کرد شد کمالم جلوه گر با بردن نام علی عین ما بینا شد از ع علی پس عیب نیست سر بگردانم به سوی قبلهء لام علی چون مهارم را به دست کس ندادم ، فاطمه...
-
مدح امیرالمومنین ع
دوشنبه 10 شهریور 1399 18:16
صید آزادم دلم افتاده در دام علی مست گشتم چون زدم لب بر لب جام علی چون کبوتر پر زدم بالا و پست چرخ را نیست آسایش به غیر از گوشهء بام علی شهد شیرین ولایت چون به کامم خانه کرد شد کمالم جلوه گر با بردن نام علی چون مهارم را به دست کس ندادم ، فاطمه بست من را در نجف تا دل شود رام علی سیم و زر سرمایهء دنیا مداران گشت و ما...
-
امام حسین ع
دوشنبه 10 شهریور 1399 18:15
با روضه هایت لحظه لحظه جان گرفتیم با اشک بر درگاه تو عنوان گرفتیم آدم که بودیم از ازل ، با یک نگاهت قدر و بها با کسوت انسان گرفتیم بی روضه ها از خوان روزی کم نصیبیم برکت گرفتیم از تو آب و نان گرفتیم گفتند در بزم تو پای جان میان است بی استخاره دست بر دامان گرفتیم لب باز کن ما را بخوان ای روح رحمت ما داغ بر دل ز آن لب...
-
حضرت علی اصغر ع
دوشنبه 10 شهریور 1399 18:15
بِبَر از خیمه گه بیرون پدر طفل حزینت را برایم کن کفن بابا کمی از آستینت را لباس رزم من قنداقه جوشن آه سوزانم بیا بنگر خروش رزم طفل نازنینت را ز رگهای بنی هاشم همه خون علی جوشد صدا کردی اجابت میکنم هل من معینت را مخور غم اصغرت اینجا ز خون حنجرش بابا به بالا میکشاند بیرق دین مبینت را اگر چه تشنه ام دارم تلظّی روی لبهایم...
-
حضرت علی اکبر ع
دوشنبه 10 شهریور 1399 18:14
ببار ای آسمان بر سر که در جانم شرر دارم شدم ام الشهید از فاطمه اینسان هنر دارم کسی دردم نمیداند به غیر از مادری نالان شرار آتشینم من که در خارا اثر دارم ز دستم رفته سرو گلشنم تا پیکرش جویم به هر گلشن گذر دارم به هر باغی نظر دارم منم لیلا و از داغ علی مجنونتر از مجنون شنیدم کام عطشان رفته بهرش چشم تر دارم الهی جان من...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 31 مرداد 1399 11:54
گلچین رسیده گلعذارم را بگیرد باد خزان خواهد بهارم را بگیرد میترسم اینجا آید از ره ابر تیره رخسار ماه شام تارم را بگیرد من در قرارم بیقرارم بی حسینم شاید که طوفانی قرارم را بگیرد من حاجی این کعبه ی سیار عشقم بت آمده راه مدارم را بگیرد محصور یک امنیتم در آل هاشم این نیزه ها ترسم حصارم را بگیرد ای یادگار مادرم این دشت...
-
غزل مرثیه
جمعه 24 مرداد 1399 14:37
گر چه از یاد تو یک دریای غم برداشتیم با نوای کاروان دیدیم کم برداشتیم عزتی داریم اگر از لطف و احسان شماست آبرو هم زین تبار محترم برداشتیم ای مزارت قبله گاه عرشیان ، مهر نماز افتخاری شد که ما از این حرم برداشتیم ما نمک خوردیم اما قدر آن نشناختیم از کرامت عفو کردی ، باز هم برداشتیم شهر را آذین به بیرق های ماتم کرده ایم...
-
داریوش جعفری
شنبه 28 اردیبهشت 1398 20:07
به بهانه شب تولدم و شب زیارتی ارباب
-
داریوش جعفری
شنبه 28 اردیبهشت 1398 20:03
خودم: شور دارم در سرم از یمن روی دلبرم ماه را باید ببینم یا که او را بنگرم ماه خود حیرانِ روی ماه نیکو منظرم اشبه الناس است این مولود با پیغمبرم گر چه عبدی روسیاهم گر چه مرغی بی پرم افتخارم این بود مست علیِ اکبرم دارم از امشب به سر شور و شراری بیشتر میخرم نازش ز ناز هر نگاری بیشتر از قدومش آمده در دل قراری بیشتر میدهد...
-
داریوش جعفری
شنبه 28 اردیبهشت 1398 20:03
نشسته ای به میانِ دل از شکاف دلم نشسته ام به هوای تو در مصاف دلم نشسته ای به میان دل و به شوق وصال تمام قامت من رفته در طواف دلم ز بس که از تو سرودم به پاکی ات سوگند عبیر میچکد از حلقهء مطاف دلم تمام سینه هوای تو را گرفته و عشق نمیدهد به هواخواهی ات کفاف دلم نهان ز هر چه نگاه است دلبری داری دو چشم من شده جاری به...
-
داریوش جعفری
شنبه 28 اردیبهشت 1398 20:02
آبادیِ رنجم دلِ آباد ندارم غمنامهء دردم ورقی شاد ندارم تا قاف فلک بغض گلو شاخه کشیده در سینه ولی قدرت فریاد ندارم آزادترین مرغ غزلخوانم و جایی جز بام و برِ خانهء صیاد ندارم آن کهنه عروسم که در این حجلهء محزون چشمی به طربخوانیِ داماد ندارم هر دوره که دیدم همه در آذر و دی بود ای عمر مگر گرمیِ خرداد ندارم شیرین شعف حیِّ...
-
داریوش جعفری
شنبه 28 اردیبهشت 1398 20:01
رمضانی ست درونم که ز پا تا دلِ سر کردم از هر چه به جز حضرت معشوق حذر گر نیالوده ام این دست و دل و دیده به غیر ترس دارم نرسم بر درِ معراج سحر کیست کو گشته عیانش چو رود دم به فرود به فرازی بکند بازدمش میل سفر شیخ و زاهد همه رفتند سوی کعبه ولی ما نشستیم به میخانه ی ارباب هنر تا به دیدار جمال تو نشستم ای دوست نبرم منتی از...
-
داریوش جعفری
شنبه 28 اردیبهشت 1398 19:59
بستم از بی حاصلی با بیدلان پیمان به سهو پای این پیمان نشستم تا ورای جان به سهو تا کمر ماندم به گِل در این خطاکاری ، چرا؟ اینچنین دل را ندادم در گِلِ خوبان به سهو خنده میکارم به کام این و آن هر آن به عمد میروم در انزوای خویشتن گریان به سهو ورشکسته مانده ام در گیرودارِ دادها ای فلک یکبار هم دادِ مرا بستان به سهو حاجیان...
-
داریوش جعفری
چهارشنبه 15 شهریور 1396 19:26
حضرت ماه بگو باز مسیرت به کجاست پسر شاه بگو باز مسیرت به کجاست لیلیِ حضرت لیلا سوی صحرا نروی زلف آشفته سوی حضرت لیلا نروی نکند در دل خود میل بلا را داری شور عشق و هوس کرببلا را داری قیمت آب در آن بادیه چون جان باشد چه کنی گر لب طفلان تو عطشان باشد خبرت هست که در قافله دختر داری؟ خبرت هست رباب و علی اصغر داری؟ نکند...
-
داریوش جعفری
یکشنبه 29 مرداد 1396 13:09
ای صبح پر فروغِ شبِ بیقراری ام ای مغربِ فغان و غم و آه و زاری ام ای غایب از نظر که به دل تیغ میزنی دردی و داغ و مرهم و هم زخم کاری ام ای باده ریز جام سعادت بیا، ببین جام شکسته ی دل و...درد خماری ام تا کی به روی هم نَنِشینَد دو پلک تر تا کی شوی بهانه ی شب زنده داری ام تو پرده دارِ حُسنی و من بیقرارِ تو من خسته از فراق...
-
داریوش جعفری
شنبه 28 مرداد 1396 15:37
هنوز از یاد یاران یادگاری چشم تر دارم هنوز از روزگاران زخم کاری بر جگر دارم هنوز از پنجه ی گرگان آدم وار مجروحم. میان چاه، مهجورم از آنان هم خبر دارم. گذشت از روز هجرانم خدا داند که دلتنگم اگر چه در دل تنگم از ایشان بد اثر دارم فراق یار دشوار است،تخت و تاج،درمان نیست منم کز شام بی مهتاب روزی تیره تر دارم شباهنگام در...
-
داریوش جعفری
چهارشنبه 25 مرداد 1396 21:09
از جیب یتیم و ناتوان میخوردند از نان فقیر همچنان میخوردند نهی همه از روی و ریا میکردند همواره شراب در نهان میخوردند #داریوش_جعفری @daruosh_jafari