اشعار داریوش جعفری

اشعار مذهبی

اشعار داریوش جعفری

اشعار مذهبی

داریوش جعفری

نشسته ای به میانِ دل از شکاف دلم

نشسته ام به هوای تو در مصاف دلم


نشسته ای به میان دل و به شوق وصال

تمام قامت من رفته در طواف دلم


ز بس که از تو سرودم به پاکی ات سوگند

عبیر میچکد از حلقهء مطاف دلم


تمام سینه هوای تو را گرفته و عشق

نمیدهد به هواخواهی ات کفاف دلم


نهان ز هر چه نگاه است دلبری داری

دو چشم من شده جاری به اعتراف دلم


تویی که راز خدایی و سرِّ مستوری

حیا ز عشق تو دارم تویی عفاف دلم


ز غیر تو چه بجویم که از طلوع ازل 

نشسته مهر تو اینجا به اعتکاف دلم


امیرِ هر چه امیری عزیز هر چه عزیز

تو برتری ز جهان و فزون ز لاف دلم


الا که نور هدایت ز دیده ات جاریست

بیا و راه نشان شو به انحراف دلم


#داریوش_جعفری 


telegram.me/jafari_daruosh

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.