اشعار داریوش جعفری

اشعار مذهبی

اشعار داریوش جعفری

اشعار مذهبی

داریوش جعفری

رمضانی ست درونم که ز پا تا دلِ سر

کردم از هر چه به جز حضرت معشوق حذر 


گر نیالوده ام این دست و دل و دیده به غیر

 ترس دارم نرسم بر درِ معراج سحر


کیست کو گشته عیانش چو رود دم به فرود

به فرازی بکند بازدمش میل سفر


شیخ و زاهد همه رفتند سوی کعبه ولی

ما نشستیم به میخانه ی ارباب هنر


تا به دیدار جمال تو نشستم ای دوست

نبرم   منتی   از   پرتوِ   انوار   قمر


(گفت شاهد) که بیا جانب مسجد گفتم

"من به میخانه ام امشب تو برو جای دگر"



#داریوش_جعفری 

@daruosh_jafari 



#مصرع_آخر_از_عماد_خراسانی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.