-
[ بدون عنوان ]
شنبه 1 آذر 1399 12:59
مجروحِ دمِ خنجرِ مژگانِ تو هستم سودا زدهء رونق چشمان تو هستم ای شانهء تو مایهء آرامش هستی آرامش من باش پریشان تو هستم بیمار ترینم ز تب عشق و شفا نیست محتاج خط و نسخهء درمان تو هستم ای ابر ببار از سر رحمت که به صد شوق لب تشنهء یک قطرهء باران تو هستم دانی که یکی مرحله از عشق جنون است مجنون توام سر به بیابان تو هستم...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 1 آذر 1399 12:58
ساقی آن بادهء لب دوز کجاست قدح آن میِ جانسوز کجاست حرف دیروز گذشته است بگو مایهء مستی امروز کجاست روشنی نیست به چشمان ترم شمع جانسوز شب افروز کجاست تا به کی درد و غم و رنج و عذاب بخت خوش دولت پیروز کجاست ساز و آواز همایون چه خبر گوشهء خلوت نوروز کجاست چند رنجیده ز هجران باشیم یار دلداده و دلسوز کجاست آتشیم از شرر و...
-
حضرت علی اکبر ع
شنبه 1 آذر 1399 12:58
ای برتر از تمام زمین و زمان علی وی جایگاه عرشی تو جاودان علی ای مهر تو فروغ همه آسمان علی دارد ز پاکی ات دل دریا نشان علی مهری و ماهی و فلک بیکران علی
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 30 آبان 1399 22:17
به سوزم دید گفتا ساز ممنوع نوا کردم نوشت آواز ممنوع پر و بالم گشود و حکم فرمود که روی بام ما پرواز ممنوع #داریوش_جعفری telegram.me/daruosh_jafari
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 30 آبان 1399 22:17
از سوز دلت بساز ، سازی درخور آواز بخوان به ناز ، نازی درخور معشوق اگر که ناز ابراز نمود ابرازِ نیاز کن ، نیازی درخور #داریوش_جعفری telegram.me/daruosh_jafari
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 30 آبان 1399 22:17
در خانهء دل به دوست میلی داریم از چشمهء غم به چشم سیلی داریم مجنون شده ایم و مبتلاییم به هجر در خیمه ی عشق ، داغ لیلی داریم داریوش جعفری
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 30 آبان 1399 22:16
ما هیچ قلم به مدح ناکس نزنیم لب بر لب جام می هر خس نزنیم دلدار اگر که سر بخواهد ولله پا از دم تیغ او دمی پس نزنیم #داریوش_جعفری @daruosh_jafari
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 30 آبان 1399 22:16
ماییم و دلی که وقف دلدار شده از خلق جدا فتاده تبدار شده سرمایهء عمرمان به جز این دل نیست آنهم همه خرج صحبت یار شده داریوش جعفری
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 30 آبان 1399 22:15
دیوانهء آن طرز نگاهم چه کنم آشفتهء آن زلف سیاهم چه کنم فرمود گناه است رهِ توبه بگیر دلباخته بر چنین گناهم چه کنم داریوش جعفری
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 30 آبان 1399 22:15
بر کار جهان چنان که آلوده شدیم پیر و خم و مو سفید و فرسوده شدیم دل بر سرِ رفع حاجت خلق زدیم یک بار دگر جوان و آسوده شدیم #داریوش_جعفری telegram.me/daruosh_jafari
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 30 آبان 1399 22:15
ای نوش زبانت به دلم نیش تر از زهر ای با من و دل قهر تر از قهر تر از قهر یک بار زدی کاسهء دل را تو شکستی مجنون تو یک بار شدم تا ابدالدهر #داریوش_جعفری telegram.me/daruosh_jafari
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 30 آبان 1399 22:15
ولله که نزدیک تر از پوست خداست زیبنده تر از هر چه که نیکوست خداست عالم همگی شفیق باشد با ما برتر ز شفیق و واژهء دوست خداست #داریوش_جعفری telegram.me/daruosh_jafari
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 30 آبان 1399 22:14
مرده بودم پیکرم از مهرِ ماهی جان گرفت زندگی بعد از حضورش ، زنده شد جریان گرفت خشک بودم چون کویری تشنه در وَهمِ سراب تیره ابری آمد و برقی زد و باران گرفت پیش از اینها آسمانی صاف و آبی داشتیم باد زد حال درونم حالت طوفان گرفت ترس در عمق وجودم ریشه کرد و رشد کرد رفت آن احیاگرِ جان ، گریه ام پنهان ، گرفت تاب این طوفان میان...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 30 آبان 1399 22:14
دست بگذار و ز روی گردنم بردار دار فتنه انگیزی کن و جان مرا بیمار دار من سیاهِ لشکرِ خونریز چشمان توام ای درام چشمهای شوخ تو اسکار دار #داریوش_جعفری
-
مناجات
جمعه 30 آبان 1399 22:13
از مناجات سحر یک ربنّا دارم فقط از همه سرمایه ام حال دعا دارم فقط در غریبی مانده ام تنها و سرگردان و زار کوه دردم حسرت یک آشنا دارم فقط لب فرو بستم ، تکلّم رفت از یادم که رفت بین این ماتمکده تنها تو را دارم فقط ای سمیع و ای بصیر و ای کلام بی صدا گوش کن درد نهانم را صدا دارم فقط خسته و آشفته و زخمی تر از صید اسیر تار و...
-
امام زمان عج
جمعه 30 آبان 1399 22:13
برخیز که مستان همه در جوش و خروشند خوبان همگی در شعف و آینه پوشند شیخان همگی دست به دامان پیاله این جام به صد مسجد و منبر نفروشند آواز جلی میرسد از کوه و در و دشت عالم همه در حالت مستی و به گوشند جایی که کند مرغ جلی نغمه و آواز مرغان غزلخوان همگی لال و خموشند از واقعه ای ژرف خبر داده منادی اهل دو سرا جمله به گوشند و...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 30 آبان 1399 22:11
آنکه در دنیای فانی اعتبارم میشود بیقرارش میشوم او هم قرارم میشود حتم دارم روز وانفسا که گریانند خلق مونس و یار و انیس و غمگسارم میشود داریوش جعفری
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 30 آبان 1399 22:10
خودم: از تمام زندگی دار و ندارم شد حسین عزت و فخر همه ایل و تبارم شد حسین باغ آفت خورده از باد خزان بودم ، نسیم آمد از سمت خدا باغ و بهارم شد حسین یاد دارم از خودم سر بر گریبان داشتم قطرهء اشکی چکاندم اعتبارم شد حسین خشک بودم چون کویری تشنه در شوق فرات نیلِ جوشان دو چشم اشکبارم شد حسین بیقراری های دل صبر و قرارم را...
-
امام حسن ع
جمعه 30 آبان 1399 22:09
ای جانِ جانِ جانِ جان ، کز جانِ جانان جان تری وی نیکِ نیکِ نیک ها ، کز نیک ها نیکوتری کارت دمادم دلبری ، از دلبران دل می بری جان میدهی دل می بری ، از دلبران با دلبری مجنون همه لیلا تویی ، نور دل طاها تویی مولا تویی والا تویی ، هم رهگشا هم رهبری چون جلوهء طاهایی ات ، چون صورت زهرایی ات همپایهء آقایی ات ، گردون نبیند...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 30 آبان 1399 22:08
بس که از لعل لبت باران میگون ریخته لاله هایی مست از آن روی هامون ریخته در کنارِ لاله زارِ لعلِ باران ریزِ تو شیرهء شیرین جان با رنگ گلگون ریخته شورِ شیرینی و تلخِ باده ای ، در کار تو مردگانِ مست و هشیاران چو مجنون ، ریخته ای دلیل جرم و قتل و فتنه های این زمین چشم واکن ، تا خدا از دامنت خون ریخته بس نمک میریزد از کنج...
-
امیرالمومنین ع
جمعه 30 آبان 1399 22:07
بس که از مهرت جنون در کار مجنون ریخته کاسه کاسه از دو چشمش خون به هامون ریخته هر کجا روید نهالی برگ و بارش حیدری است بذر مهرت را خدا در جان گردون ریخته عارفان در خاک تو افتاده و آقا شدند بی تو نرخ عالمان حتی فلاطون ریخته مهر تو بالاترین سرمایهء عمر من است حق به پایم از ولایت گنج قارون ریخته شاعران وامانده در اوصاف...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 30 آبان 1399 22:07
ربنا خوان ، با خدای خویش در گفتار شو درب رحمت باز شد رو توبه کن هشیار شو ای دلِ در خواب آمد لیله القدری دگر همقدم با چشم من بیدار شو بیدار شو #داریوش_جعفری
-
زبانحال حضرت ام البنین در شهادت امیرالمومنین ع
جمعه 30 آبان 1399 22:07
بعد تو با غمت ای حضرت مولا چه کنم با دل غم زدهء عترت طاها چه کنم پسرانم به فدایِ پسرانِ زهرا با غم بی کسیِ زینب کبری چه کنم خانه بی روی تو غمخانهء من شد ، اما با ردِ خونِ سرت کنج مصلّا چه کنم بی تو درمانده ترین مادر تاریخ منم بی تو در سیل بلا یک زن تنها چه کنم سیر کی میشود این قوم به یک ضربت تیغ جگر پارهء در طشت حسن...
-
وصل دوست
جمعه 30 آبان 1399 22:06
نشد آگاه کس از حال من و غربت من بعد تو چاه شده محرم و همصحبت من فاطمه مدت سی سال فقط ناله زدم چه مبارک سحری وصل تو شد قسمت من #داریوش_جعفری
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 30 آبان 1399 22:05
اَللّهُمَ عَجِّل لِوَلیِکَ الفَرَج چشم عشاق از آن عهدِ ولیعهدیِ او سالیانی ست به راه است به هم عهدیِ او هدیهء فطر الهی که به هنگام نماز گوشمان پر شود از صوت انالمهدی او #عید_سعید_فطر_مبارک #داریوش_جعفری
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 30 آبان 1399 22:04
آن که دل برد و نمی خواست شود همدم من کُشت و پوشید به تن پیرهن ماتم من دیده را سیل به خون خفته چو میخواست...نشد راضی از اشک غم و گونهء پر شبنم من من ندانستم و خود نیز نگفت اینکه چرا سنگ ریزد به سر راه دل خرم من سرو آسا به رخم خیره شد و زیر لبی خنده میکرد به اندام ز ماتم خم من یارب این عشق چه عشقی ست که از مالک دل زخم...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 30 آبان 1399 22:04
ساقیا در دل جامم کمی اقبال بریز میِ گلرنک نخواهم به دلم حال بریز رفت یک عمر به تلخی و ندیدم دل خوش هر چه یک عمر ز دل برده ای امسال بریز سرنوشت من و دل رنگ به رنگ است بیا ورق بد بِبُر و برگهء تک خال بریز تاس ما چرخ زند چرخ زند تا به کجا بنشین در بَرَم و نقش بر این فال بریز الف قامت من شد ز قضا ساکن دال حرکتی حرف و...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 30 آبان 1399 22:04
ما را به جنون یار آمیخته اند غم در رگ ما به جای خون ریخته اند ما چون که اسیر حلقهء عشق شدیم ما را ز همان طناب آویخته اند داریوش جعفری telegram.me/daruosh_jafari
-
برای دخترم
جمعه 30 آبان 1399 22:03
در دفترم از حُسن تو هرچند نوشتم هر خط دو سه تا واژهء لبخند نوشتم کامم ز نگاهی به تو شیرین شد و ناگاه در خاطر دل نام تو را قند نوشتم دخترم روزت مبارک
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 30 آبان 1399 22:03
به که باید دل بست به همان پیر که یک عمر مسیرش به تباهی بوده یا به شیخی که نخوانده است نماز و همه ایل و تبارش به جنون مشهورند به که باید دل بست به پسر خواندهء شیطان رجیم که جهان در تنش از نیت اوست خسته شد جان بشر از تب این فتنه گران کاش این چند صباحی که نفس می آید شکل انسان باشیم شانه بر زلف و سر و روی پریشان باشیم...