به بالا میبرد از طول ، این اعداد خونین دل
مدام از عمر بیحاصل از این ناشاد خونین دل
مبین این ظاهر سرسبز و آباد ریایی را
که سرخ است از درون احوال این شمشاد خونین دل
به ظاهر هم نوا با سبز رویانم ولی در دل
نوایم گریه ی ساز است با افراد خونین دل
مدامش شکوه ها دارم ز بی انصافیِ تیغش
مگر انصاف میداند چنین جلاد خونین دل
بهارم میرود از دست و دل در سینه میلرزد
خوشا بوی بهار و وای از خرداد خونین دل
شکست از من اگر دل نیست غم ای جمع مشتاقان
الهی نشکند تیر غم صیاد خونین دل
۱۰/۱۲/۱۴۰۱