بیا گاهی از این مجنون به حکم عشق کن یادی
که من در دام تو اما تو جای دیگر افتادی
دلم را بردی از دستم که درمان غمم باشی
ندانستی از این درمان چه دردی بر دلم دادی
دلم دستم روانم کرده ای پابند در محبس
در این زندان نوشتی تا ابد آزاد آزادی
از این جایی که من هستم فقط اندوه میبینم
کجای این جهانی تو که در مستی چنین شادی
بدان ای سنگدل هرگز نیابی جایگاهی خوش
اگر چه تو به روی خاک من مغرور استادی
اگر خواهی که نام تو بماند بر لب آدم
بیا گاهی از این مجنون به حکم عشق کن یادی
#داریوش_جعفری
۱۸/۱/۱۴۰۱