اشعار داریوش جعفری

اشعار مذهبی

اشعار داریوش جعفری

اشعار مذهبی

متفرقه

غمت باشد اگر چون درد بی درمان خریدارم

تو را چون آفتاب و چشمه ی باران خریدارم


بیا ای صبح آرامش که محتاج توام ، در دل..

اگر برپا کنی آشوب و صد طوفان خریدارم


تو آن سرِّ خفیِّ آرزو هستی و میدانی

شدی در سینه ام پیدا و در پنهان خریدارم


چه فرقی میکند؟ در سر نمد یا تاج داری تو

به هر حالت تو را با نیت سلطان خریدارم


نیازم اَخم و مهر و قهر و ناز توست جان من

به سنگم گر نشانی بر سر این خوان خریدارم


از آن خرمن که ارزان می سپردی دست باد ، امشب

اگر یک تار مو دستم رسد ، با جان خریدارم


#داریوش_جعفری

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.