غمت باشد اگر چون درد بی درمان خریدارم
تو را چون آفتاب و چشمه ی باران خریدارم
بیا ای صبح آرامش که محتاج توام ، در دل..
اگر برپا کنی آشوب و صد طوفان خریدارم
تو آن سرِّ خفیِّ آرزو هستی و میدانی
شدی در سینه ام پیدا و در پنهان خریدارم
چه فرقی میکند؟ در سر نمد یا تاج داری تو
به هر حالت تو را با نیت سلطان خریدارم
نیازم اَخم و مهر و قهر و ناز توست جان من
به سنگم گر نشانی بر سر این خوان خریدارم
از آن خرمن که ارزان می سپردی دست باد ، امشب
اگر یک تار مو دستم رسد ، با جان خریدارم
#داریوش_جعفری