اشعار داریوش جعفری

اشعار مذهبی

اشعار داریوش جعفری

اشعار مذهبی

امام حسین ع

وقتی که افتادی شرر بر انس و جان افتاد

انگار عمود از زیر سقف آسمان افتاد


وقتی که افتادی غمت لرزاند آدم را

داغی به جان خاتم پیغمبران افتاد


وقتی که خنجر روی حنجر رفت ، در جنت

خون از دو چشمان امیر مومنان افتاد


بالای گودال بلا آشوب بود و خلق

دیدند زهرا با قدی مثل کمان افتاد


بیچاره زینب از حرم تا قتلگه آنروز

در هر قدم برخاست ، اما بی امان افتاد


افلاکیان دیدند از صدر فرس با سر

(افتادی و آتش به جان عرشیان افتاد)


بر جای لبهای نبی کم بود تیغ شمر

بر سینه ات جای لگدهای سنان افتاد


گفتند وقت رقص نیزه سر به خاک افتاد

از روی نیزه نه ، سرت از آسمان افتاد


طفلان همه از حال رفتند آن زمانی که

بر لعل و دندان تو جای خیزران افتاد


باید بمیرم تا بگویم بین نامحرم

زینب میان بزم عیش شامیان افتاد


#داریوش_جعفری

(افتادی و آتش به جان عرشیان افتاد) لطف استادم حاج حیدر توکلی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.