ای جان جان جان که جنان بیقرار توست
وا کن دو دیده را که جهان غصه دار توست
وا کن دو دیده را و نفس بر علی بده
حیدر گره به کار تو و اشکبار توست
ای قبلهء کبود علی می روی.؟.چرا؟
این کهکشان عصمت حق در مدار توست
دفنت نموده ام به شب تار بی کسی
تن را به خانه بردم و روحم کنار توست
جانم بگیر و صحبت جانانه ام ببخش
جانم رهین لطف تو در اختیار توست
سجاده پهن کرده و چادر نماز را_
بر سر گرفته زینب و در انتظار توست
بغض نهفتهء حسنم در عزای تو
تشریح گرد خاک ستم بر عذار توست
مسمار و سیلی و لگد و قبر مخفی ات
اینها همه گواه غم آشکار توست
telegram.me/jafari_daruosh