اشعار داریوش جعفری

اشعار مذهبی

اشعار داریوش جعفری

اشعار مذهبی

حصرت زینب س امام سجاد ع

لحظه در لحظه در این راه بلا میریزد

زخم یک بام ز سنگ دو هوا میریزد


هر که دارد هوس کرببلا گریه کند

اشک خون منتقم آل عبا میریزد


هر که دارد به سرش شور و نوا ندبه کند

کز سرِ نی ز لب شاه نوا میریزد


ناسزا طعنه جفا سنگِ ملامت دشنام

آشنا ریزد و بیگانه جدا میریزد


رنج و ماتم نه فقط قسمت من بود که اشک

گاهی از دیدهء این قوم خطا میریزد


پا به پای سرِ بر نیزه دویدم ، دیدم

اشک غم از بصر خون خدا میریزد


نقش زیبایی این واقعه در گودال است

که از آن حنجر صد پاره دعا میریزد


#داریوش_جعفری

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.