اشعار داریوش جعفری

اشعار مذهبی

اشعار داریوش جعفری

اشعار مذهبی

حضرت زهرا س

بعد از نبی چون شیوه و باور عوض شد

جای خسان با صاحب منبر عوض شد


وقتی که جهل خلق جاری بود در شهر

 قدر جهال و جان پیغمبر عوض شد


خرمهره ها گشتند بر مرکب نگین و

معیارِ قدر و قیمت گوهر عوض شد


در بین کوچه پیش چشمان حسن بود

از ضرب سیلی چهرهء کوثر عوض شد


در بود و آتش بود و حیدر دست بسته

با ضربهء پا حالت مادر عوض شد


زهرا به روی بسترش خونابه میریخت

حال و هوای خانه هم دیگر عوض شد


آه و فغان و ناله بود و اشک و زاری

حتی توان از پیکر حیدر عوض شد


پیوسته ظلم از کوچه شد تا بین گودال

پیکر به روی خاک و جای سر عوض شد


بالای گودالی بنیّ گفت و میدید

جای لبش با تیغهء خنجر عوض شد


#داریوش_جعفری 


telegram.me/jafari_daruosh

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.