سوی خاک کوفه بر امر تو ای یار آمدم
دل کنار تو نهادم بی تو دلدار آمدم
بار سنگینی به روی شانه ام بگذاشتی
بار سنگینی کِشَم اما سبکبار آمدم
دل گرو دارم به عشقت ای عزیز فاطمه
در فراقت سوی کوفه با دلی زار آمدم
پیش از اینم کوفه را بد عهد میدیدم ولی
بس که بد عهدی کشیدم سر به دیوار آمدم
نامه دادم تا بیایی کوفه را روشن کنی
بی تو ای قرص قمر بر شب گرفتار آمدم
در قیام عشق با دستان بسته رفته ام
رو به خاک سجده ام با لعل خونبار آمدم
ای عزیز فاطمه دستم به دامانت نیا
تا نبینی زیر سنگ کوفیان خار آمدم
آرزو کردم بیایم مانع راهت شوم
چون نشد سوی تو آیم بر سر دار آمدم
#داریوش_جعفری
telegram.me/jafari_daruosh