اشعار داریوش جعفری

اشعار مذهبی

اشعار داریوش جعفری

اشعار مذهبی

امام زمان عج

از راه میرسی و بشر شاد میشود

عالم  ز یمن مقدمت آباد میشود


قفل حصار ظلم و ستم با کلید حق

وا میکنی و حرُیَت آزاد میشود


لنگر در این تلاطم عصیان بزن به خاک

این خاک با تو ساحل امداد میشود


آهی که بغض شد ، نفسی گر رسد ز تو

بر پیکر سپاه ستم داد میشود


تکیه بزن به بیت خدا ای بهار حسن

با مقدمت خزان زده خرداد میشود


خوش آن دمی که از نفس حیدریِ تو

حق علی و فاطمه فریاد میشود

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.