اشعار داریوش جعفری

اشعار مذهبی

اشعار داریوش جعفری

اشعار مذهبی

ای آشنا به درد منِ خسته جان خدا

ای دست تو توان من ناتوان خدا


باز آمدم به درگه تو با دو صد امید

این بی پناه را تو ز کویت مران خدا


جز درگه عطای تو رو بر چه کس کنم

ای مهر آشکار و عطای عیان خدا


شرح تو چون کنم که سراسر عنایتی

شکر سخاوتت نبود در توان خدا


ستار عیب هر چه خطاکار چون منی

جرمم ببخش و کن به دو عالم نهان خدا


ماه بهار رحمت قرآنی ات شده

باران ببار بر دلم ای مهربان خدا


بگشا دری به روی منِ زار و ناتوان 

ای دست گیرِ انجمن بی کسان خدا


#داریوش_جعفری 

@Jafari_daruosh

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.