اشعار داریوش جعفری

اشعار مذهبی

اشعار داریوش جعفری

اشعار مذهبی

#امام_زمان

در طالع من جز غم هجران اثری نیست 

گویا شب این فاصله ها را سحری نیست 


بیمار کسی هستم و این درد الهی ست

گفتند دوا بهر تو جز چشم تری نیست 


سرکرده ی بیچاره ترین منتظرانم 

بیچاره تر از من سر کویش نفری نیست 


برخیز و ببین حضرت دلدار نهانی 

خالی ز هوای تو به عالم که سری نیست  


از بسکه چکاندیم از این دیده غمت را 

از ما اثری مانده بجز مشت پری نیست


تا کی بنویسم ز تو با دیده ی خونبار

تا کی شنوم از گل رویت خبری نیست


گفتم که بدانی ز میِ عشق تو مستم

میخواره تر از من نفری،مست تری نیست


#داریوش_جعفری

 

 telegram.me/Jafari_daruosh

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.