اشعار داریوش جعفری

اشعار مذهبی

اشعار داریوش جعفری

اشعار مذهبی

اربعین آمد و در سینهء تنگم گله هاست

باز گریانم و شرح سخنم فاصله هاست


پای من مانده به راه است مدد کن که اینجا

یاد ویرانه ام و در نظرم آبله هاست


آه ای حضرت آزادهء هستی ارباب

نظری ، دیدهء عشاق تو بر قافله هاست


همرهِ عمهء سادات دلم در راه است

همرهِ خیل یتیمان تو در سلسله هاست


مثل آن لحظه که افتاد علی اکبرِ تو

درد جاماندگی ام درد همان هلهله هاست


همه رفتند مدد کن که خجالت نَبَرَم

غیرِ من بِین همه هیئتیان ولوله هاست


گریه و ندبه و زاری همه دم کار من است

اشک حسرت به رخم در وسط نافله هاست


تا چنین است ره و رسمِ من و اذن شما

پُرَم از شکوه و شرح سخنم فاصله هاست


#داریوش_جعفری

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.