سر بخواهد پای تا سر پیشِ او سر میشوم
جان بخواهد زیر پایش خاک معبر میشوم
در طریق عشقبازان جان نثاری عار نیست
شیشهء عطرم که با تیغش معطر میشوم
گر براند یا بخواند حکم حکمِ دلبر است
کج خیال است آنکه میگوید مُکّدَر میشوم
در قیاس ما و جانان رفتن از دیوانگی است
خاکم و با مهر تابان کِی برابر میشوم
آن سراپا حسن ، آن اعجاز مطلق ، با نگاه
جانب دل را بگیرد بی گمان زر میشوم
سروِ پیرم گر که دستانِ تبر یاری کند
ساز نه ، حتما عصای دست دلبر میشوم
شیخ از یارم جدا خواهد که این باشد گناه
این اگر آداب ایمان است کافر میشوم
#داریوش_جعفری
telegram.me/daruosh_jafari