مثل سربازی که پا از روی مین برداشته
عشق هم پای از سرِ خاک زمین برداشته
ما مسلمان اصول عشق بودیم ، از ازل
رنج باعث شد که دل دست از یقین برداشته
بس که نوش از این و آن داریم با نیش زبان
کام ، دست از شهد و شیر و انگبین برداشته
آینه رخساره را خوش مینماید ، ای عجب
آینه دل را نمی بیند که چین برداشته
اعتباری نیست بر این جامهء رنگین چرخ
کز تن این روزگاران آستین برداشته
این از آن و آن از این برداشت رزق عیش خود
چون رکاب خاک کز آدم نگین برداشته
مهر کار نیک و بد بنشست در ایوان دل
مهر درد است این چروکی که جبین برداشته
عشقبازان ، نیک پنداران ، رئوفان را اجل
دیر وقت است از زمین با آفرین برداشته
#داریوش_جعفری
telegram.me/daruosh_jafari