اشعار داریوش جعفری

اشعار مذهبی

اشعار داریوش جعفری

اشعار مذهبی

مثل سربازی که پا از روی مین برداشته

عشق هم پای از سرِ خاک زمین برداشته


ما مسلمان اصول عشق بودیم ، از ازل

رنج باعث شد که دل دست از یقین برداشته


بس که نوش از این و آن داریم با نیش زبان

کام ، دست از شهد و شیر و انگبین برداشته


آینه رخساره را خوش مینماید ، ای عجب

آینه دل را نمی بیند که چین برداشته


اعتباری نیست بر این جامهء رنگین چرخ

کز تن این روزگاران آستین برداشته


این از آن و آن از این برداشت رزق عیش خود

چون رکاب خاک کز آدم نگین برداشته


مهر کار نیک و بد بنشست در ایوان دل

مهر درد است این چروکی که جبین برداشته


عشقبازان ، نیک پنداران ، رئوفان را اجل

دیر وقت است از زمین با آفرین برداشته


#داریوش_جعفری 


telegram.me/daruosh_jafari

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.