اشعار داریوش جعفری

اشعار مذهبی

اشعار داریوش جعفری

اشعار مذهبی

روشنای روز را از مهر جاویدان طلب

آب را از چشمه نه از چشمهء باران طلب


عشق باران است گاهی ، گاه دردی سینه سوز

حالتِ این حال , از مجنون سرگردان طلب 


راه را عشق است , اما عشق چیز دیگریست

کعبه را بگذار و بگذر جلوهء جانان طلب


پیشهء مردان تمامی خیر باشد ، یاد دار

خیر را بر خویش و غیر ، از پای یک میزان طلب


رفع حاجاتی که ما داریم کار خلق نیست

خواهش دل را فقط از حضرت سلطان طلب


حاتم و حاتم نمایان کیسه هایی خالی اند

هر چه میخواهی فقط از دولت قرآن طلب


#داریوش_جعفری 


telegram.me/daruosh_jafari

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.