اشعار داریوش جعفری

اشعار مذهبی

اشعار داریوش جعفری

اشعار مذهبی

از سفر آمد تمام حاصلم

آمد و شد حاصل من قاتلم


از سفر آمد پرستو غرق خون

پاره پیکر زخمی و تن لاله گون


در حمایت از تبار فاطمه

کرده جانش نثار فاطمه


آمدی بابا فدای پیکرت

سر زدی بر دختران مضطرت



ای مدافع از حریم فاطمه

ای شهید راه ماه علقمه


قلب زینب را تو خوش کردی پدر

جان بابا زینبت را هم ببر


داغ بر قلب رقیه کاشتی

بر دل زهرا غمت بگذاشتی


در غیابت ما رقیه مانده ایم

.شکوه را از سینه هامان رانده ایم


رفتنت شد افتخار دخترت

کن دعایم تا دهم جان در برت


سید  احسانی و احسان کرده ای

جان سپردی ریشه در جان کرده ای


ای مسیر روشنت چون آفتاب

از فراقت  جان ما در پیچ و تاب


شکر حق بابا نرفتی روی نی

خواهرت اینجا ندیده بزم می


شکر حق راس تو سرگردان نشد

دختر تو ساکن ویران نشد


با شما ای کاش هم پیمان شویم

هم مسیر سیدالعطشان شویم


تا نفس می آید و تا زنده ایم

ای شهیدان از شما شرمنده ایم



داریوش جعفری

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.