اشعار داریوش جعفری

اشعار مذهبی

اشعار داریوش جعفری

اشعار مذهبی

اولین واژهء تاریخ مرا غم بنویس

واژهء بعد فقط غصهء مبهم بنویس


زخم در زخم نشستیم به دریای نمک

نام این فاجعه را لذت مرهم بنویس


همه چون هند جگر خوار به هم افتادیم

جای این ننگ تو از حضرت مریم بنویس


حال انگشت نما روده گشادان را خوب

حال ما را به مثل زلزلهء بم بنویس


با کنایه وسط اینهمه نامردی ها

دزد سرگردنه را خواجهء محرم بنویس


ای قلم ما که نکردیم وفا با دل کس

تو وفا کن دو سه خط از دل آدم بنویس


بهر آرام دل مردم آیندهء ما

کذب بنویس ، ز شادی منظم بنویس


شاهد از غیب ندا کرد که شاعر ، مجنون

خنده ای کرد ، در این مرحله این هم بنویس


#داریوش_جعفری

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.