اشعار داریوش جعفری

اشعار مذهبی

اشعار داریوش جعفری

اشعار مذهبی

داریوش جعفری


آتش به آتش میزنم آتش به سیگار

دل هم در آتش دارم از آن نازنین یار


از این یکی دست و از آن یک هم کشیدم

آه این کشیدنها ندارد غیرِ آزار


از دست این سیگارها و یار زیبا

چیزی نصیبم نیست جز یک قلب بیمار


هم از تو در آزارم ای سیگار خوشرو

هم یار دارد با جمالش میل آزار


با هر کدامش دست دادم...دل سپردم

ناگاه با دل آمدند اینان به پیکار


از در به در انداختم تک تک ولیکن

از پنجره با مکر می آمد به هر بار


این آمدنها مشکل بیچاره دل بود

از دست دل اینگونه ام زار و گرفتار 


باید فراری باشم از دست دل خویش

این لکّه ی در سینه این روباه مکّار


#داریوش_جعفری


telegram.me/daruosh_jafari

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.