اشعار داریوش جعفری

اشعار مذهبی

اشعار داریوش جعفری

اشعار مذهبی

داریوش جعفری

ای همه مشتاق رخ ماه تو 

دیدهء خوبان همه در راه تو 


حسرت مه دیدن رخساره ات 

مهر  شده عاشق و بیچاره ات 


مایهء آرامش دلها تویی 

آدم و موسی و مسیحا تویی 


پیر شدم از غم تو ای جوان 

باغ دلم رفت به باد خزان 


ای شده روشن ز رخت آفتاب 

پرتو فکن بر سر گلها بتاب 


ای قدمت بر سر روح الامین  

با دم خود  شور فکن بر زمین 


تشنهء جام می تو کام ما 

رخ بگشا یوسف خوشنام ما 


مصر مرا با دمت آباد کن 

قلب زلیخا صفتان شاد کن 


راه هدایت ز اشارات توست 

حسرت ما بانگ لثارات توست 


ای به کفِ لایق تو ذوالفقار 

نیست دگر تاب چنین انتظار  


از سر بام حرم کبریا 

ای پسر حضرت زهرا بیا 

داریوش جعفری 

2/10/94

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.