اشعار داریوش جعفری

اشعار مذهبی

اشعار داریوش جعفری

اشعار مذهبی

ای کاش سرت تاج سری داشته باشد 

از رهگذرت کس گذری داشته باشد 

عمریست در این باغ نشستی به امیدی 

ای کاش امیدت ثمری داشته باشد 

بیهوده مکش سر به سر کوچه و بازار 

دلدار تو باید اثری داشته باشد 

پرواز تو امید محال است بر این شمع 

پروانه نشد هر که پری داشته باشد  

این ظلمت خود ساختهء بیکسی ات کاش 

نوری و فروغ سحری داشته باشد 

گفتم که مزن پا به ره عشق که عاشق 

باید جگرِ خونجگری داشته باشد 

بیهوده مرو راه که معشوقهء مجهول 

شاید که مسیر دگری داشته باشد 

این بار نشاید که به منزل برسانی 

منزل برسد آنکه خری داشته باشد 

داریوش جعفری 17/6/94

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.