من مست می عشق توام باده نخواهم
از تو بخدا جز نگهی ساده نخواهم
در بند و گرفتارم و دلداده ترینم
در بند خوشم سینهء آزاده نخواهم
دلگیر مشو از من و دل گیر ز دستم
دلداده ترین هستم و دلداده نخواهم
از پای فتادم به مسیر تو و اکنون
چون پای مرا نیست دگر جاده نخواهم
وحشی تر از آنم که شوم طعمهء کس لیک
صیدم به تو و رام تو... قلاده نخواهم
ساییده ترین سنگدل صیقلی ام من
تندیس دلی نرمم و سنباده نخواهم
از سجده به خاک تو قیامم که روا نیست
بیخود شده از خویشم و سجاده نخواهم
داریوش جعفری
16/6/94