تا مسیرم به درِ خانه ات افتاد حسین
خانه آباد شدم خانه ات آباد حسین
نه کلاسی و نه درسی و نخواهم ورقی
زانکه هستی تو مرا مکتب و استاد حسین
دل و دین داشتم و صبر و قراری همه را
تو ربودی ز کف و داده ای بر باد حسین
صید دام تو شدم عزّت و جاهم دادی
جان فدای کرمت حضرت صیاد حسین
دل نالایق من تا به غمت گشت اسیر
گوییا تازه شدم از قفس آزاد حسین
گر که خوبم و اگر بد به تو من محتاجم
جان زهرا مبرم یک نفس از یاد حسین
قسمتم کن سفری جنتِ بین الحرمین
با غبارِ حرم از صحن گهرشاد حسین
داریوش جعفری