افتاده شورشی به دو عالم بیا بیا
آمد مهِ غم و مهِ ماتم بیا بیا
گردیده غرقِ غصه و غم عرشِ کبریا
باشد عیان هلال محرم بیا بیا
در ماتم حسین به جنان همچو فاطمه
خم شد قدِ رسول مکرم بیا بیا
در علقمه فتاده به دریای خون مَهی
از ماتمش ماتمش گرفته جهان غم بیا بیا
شد پاره پاره پیکر شبه نبی به خون
بر دیده ها عیان شده شبنم بیا بیا
تیری که زد به حنجر طفل رباب زار
زد بر جگر شرارهء نم نم بیا
یک عمر سر شد و گل زهرا نیامدی
عالم همه گرفته چنین دم بیا بیا
باز این چه شورش است که در خلق عالم است
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است
داریوش جعفری