ای همنوایِ قافله و ای سفیرِعشق
ای سینه چاکِ حضرت ارباب پیر عشق
شد بسته دستِ پاکِ تودر بند و سلسله
دربندِ خصم دستِ تو و خود اسیر عشق
ای یادگار حضرت زهرا و معنی حجاب
داری میانِ دست لوایِ امیر عشق
یعنی که در میانهء پیکار گشته ای
بهرِ خدایِ عشق، امام و وزیر عشق
شیرِمحبتی که تورا داد فاطمه
گشتی مدیرِمکتب وتنها دبیر عشق
دستِ علی گرفت نبی رو به عرش لیک
پرچم گرفته ای تو به عرش از غدیرعشق
این را ز کربلا تو گرفتی و مانده ای
سینه سپر برابر آماجِ تیرِ عشق
حاتم تو هستی و به سرِ خوانِ تو منم
هم ریزه خوارِ سفرهء تو هم فقیر عشق
داریوش جعفری