باسومین باد خزان پاشیده شد برگ وبرت
ای لالهء سرخم چرانیلی ست رنگ پیکرت
تصویر صدسال ازرخت ریزدسه سالت بیش نیست
گویاکه باشد چهره ات میراثِ زهرا مادرت
سرهابه نی می رفت وتو صحرابه صحراپشت سر
خون میچکد از دیدهء خیل ملک پشت سرت
سر کرده ای در زیر پر با نالهء بابابیا
آمد میان طشت زر بابات با سر در برت
بال ملایک بود روزی فرش زیر پای تو
کنج خرابه خاک غم گردیده گلگون بسترت
درحسرت لمس تنت حتی نسیم است ای پری
کوفی نموده خاک وخون رانقش بر بال وپرت
از عمه جان تقدیر کن در پیش باباوبگو
صدتازیانه جای من خورده ست بابا خواهرت
درکنج ویران آمده زهرا و می گوید به تو
ای لالهء سرخم چرانیلی ست رنگ پیکرت
داریوش جعفری