اشعار داریوش جعفری

اشعار مذهبی

اشعار داریوش جعفری

اشعار مذهبی

ای سینه بسوز جسم سقاست به خاک 

 ای دیده ببارامیرِ دلهاست به خاک

  ای آب ببین که تشنه لب میمیرد

 سقای حرم کنارِ دریاست به خاک

 یک مرد نبود تا ببیند اینجا

 آرامِ دلِ زینب کبراست به خاک 

 ای وای که خاکِ کربلا گلگون است

  یک بحر زخونِ دست پیداست به خاک

 یک دشت پراز جنون به خاک است و به خون

  قانونِ جنونِ هر چه لیلاست به خاک

  سلطان ادب نقش زمین بی تاب است

 شرمندء رخسارهء زهراست به خاک 

 این دست که از بدن جدا افتاده

  پروردهء دست خود مولاست به خاک

داریوش جعفری

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.